نتایج جستجو برای عبارت :

سروده های بی نشان!

کتاب «بورا جبهه، بورا معبد» از مجموعه اشعار ایوب شهبازی که به زبان ترکی سروده شده است.
کتاب «بورا جبهه، بورا معبد» مجموعه اشعار ایوب شهبازی است که سال 1366 و توأم با دفاع مقدس توسط اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در 46 صفحه به چاپ رسیده است.
این مجموعه شامل سروده‌هایی است در حوزه جبهه، جنگ و شهادت که به زبان ترکی سروده شده و ترانه‌های حماسه و استقامت را در خود نجوا کرده است.
شعر معروف «روباه و زاغ» کتاب‌ درسی دوران مدرسه واقعاً سروده‌ی چه کسی است؟



به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تصویر زاغی که
با یک قالب پنیر به دهان، بالای درختی نشسته و روباهی پای درخت در حال صحبت
با او و در واقع گول زدن اوست، شاید برای همه‌ی ما آشنا باشد. بله این
تصویر درس «روباه و زاغ» کتاب‌ درسی فارسی است و شعر معروفی که سراینده‌اش
حبیب یغمایی معرفی شده است.
ادامه مطلب
چند روز بود دوباره مانیتور لپتاپم خراب شده بود، امروز بردمش تعمیر و باز رفتم مرکز تبادل کتاب، دامن از دست برفت و اینا رو خریدم :دیچند وقت پیش در‌به‌در دنبال یه جمله، بیت و ... بودم که بنویسم اول یه کتاب و پیدا نشد. امروز پیدا کردم ولی دیگه دیر شده، ایشالا کتاب بعدی :دی نکته آخر اینکه فریدون دختری به اسم بهار داره و شعر فریدون پر از بهارهمن با خیال خویش،با خوابهای رنگین،با خنده‌هایِ دخترِ دردانه‌ام «بهار»با آنچه شاعران به بهاران سروده‌اند؛
این غزل در پائیز 86 و فی البداهه در جلسه ی جشن امام رئوف سروده شده است :
هست میلاد گرانقدر رضا ، شاه هدی 
بلبلان رقص کنان چهچهه زن پر ز نوا
خرّم از یمن وجودش همه ی دشت و دمن
گوئیا فصل بهار است به هنگام شتا
آنکه ثامن به حجج هست و شه کشور دل
راضی حکم خداوند و مسمّی به رضا 
آستان حرمش مأمن هر فرد غریب
ضامن آهو و سلطان غریب الغربا
مشهدش کعبه ی آمال همه تا به ابد
خاکبوس حرمش ماه به هنگام مساء
اختر و ماه و خور و جمله تمام افلاک
در طرب زآمدنش جمله به صد شور
با تمام تظاهر به عاقل بودن، باز هوای چرند سُرایی به سَرم زده! اونهایی که با نوع و شیوهٔ چرندیاتم آشنایی دارن احتمالن تووی دلشون میگن: این بازم خُل شد! و میروند که رفته باشند، که مثلن بگذارند یکه و تنها، آزاد و رها، جدا از هر ریسمان، در آسمانِ پرستارهٔ موهوماتِ توخالی، پرواز کنان خوش باشم.
آنکه از مهرش به دل مهر ها دارم تویی     روءیاکه در شام وصبح وظهرها دارم تویی
تیرغم درزندگی کر باعث زخمم شود        مهربانی های تو آن زخم را مرحم شود
نام زیبای تورا درسجده هایم باخدا           گفتمش شکرت خدایا :چون داده ای یم آتنا
آتنا یعنی گلی ، محرم به راز مرتضی        گرمی ونوری به منزل ، هدیه ای اواز خدا
( شعر فوق به سفارش آقای مرتضی الف ازمشهدمقدس خطاب به همسرشان آتناخانم سروده شده است )
درایتدای هربیت نخستین حرف به ترتیب نام آ ت ن ا را می توان
اگر تمامی کتاب های تاریخ را ورق بزنیم تا ببینیم که اولین شعر فارسی را چه کسی سروده است،شاید به جواب نرسیم،چون اغلب این کتاب ها به زمانی بر می گردند که نشانه های مکتوبی پیدا شده باشد،مثلا کتیبه ی سنگی بر سر گوری یا کتاب قدیمی یا چیز هایی از این قبیل.گروهی از تاریخ نویسان هم معتقدند،زرتشت پیامبر ایرانی،اولین شاعر بوده است اگر چه اطلاعات دقیقی از تاریخ تولد زرتشت در دست نیست،اما برخی تاریخ نویسان می گویند او هزار سال پیش از تولد مسیح به دنیا ا
این غزل در تاریخ 31/4/1377 و در زمان دانشجویی آقای حسن سعیدی خادم خالدی ، در گوهر دشت کرج سروده شده  و در روزنامه ی رایزن جوان کرج منتشر شده است .
چشمم نشسته در خون ای ماهرو کجایی صیدی اسیر بندم ، به دیدنم نیایی ؟ 
از خون شراب سازم گر عزم مِی نمایی جانم فدات سازم در خانه ام گر آیی
چشمم به در سیه شد ، شاید ز در درآیی حالی ز ما بپرسی ، مهری به ما نمایی 
عمری در انتظارت ، سر کرده ام که شاید با تو به سر نمایم ، ایام بینوایی 
خوار و زبون ز عشقت ، گردیده ام
 
سروده هایم که برای اسفاد سروده شده است تقدیم می نمایم. 

زادگاهم خدا     نگهدارت                           
    دل ما زیر خط پرگارت
ما همیشه به یاد تو هستیم                    
   گرچه از نان تو نظر بستیم
ابر و باران همیشه مال تو                          
 بهترین آب، خوش به حال تو 
عالمانی بنام داری تو                            
     هرچه خوبی تمام داری تو 
ای زمین همیشه حاصلخیز                     
    کمرت راست کن کمی برخیز 
خیز و بنگر دوباره جان داری            
+و من چقدر در بی اینترنتی این پست را در مغزم مرور کردم!+
نیامدم مثل پارسال از روزهایم گزارش بدهم.آمده ام از خودم بگویم.از نقطه ی صفر.از بحران زندگی بعد هجده سالگی.
منی که دیگر قطره های باران را،درز آجر ها را،نمیشمرم.منی که خیره به چشم هاش نشدم،گریه نکردم،با کمیل نمردم و با عهد زنده نشدم.منی که بوی گند رخوت گرفته ام.
هرروز رفیقم را ندیدم،به جای نمازخانه ی مدرسه و خواب خوش در آن،از پله های دانشکده بالا دویدم و به جای دویدن به کتابخانه و قاپیدن هشت
این غزل در پائیز 86 و فی البداهه در جلسه ی جشن امام رئوف توسط آقای حسن سعیدی خادم خالدی سروده شده است :
هست میلاد گرانقدر رضا ، شاه هدی 
بلبلان رقص کنان چهچهه زن پر ز نوا
خرّم از یمن وجودش همه ی دشت و دمن
گوئیا فصل بهار است به هنگام شتا
آنکه ثامن به حجج هست و شه کشور دل
راضی حکم خداوند و مسمّی به رضا 
آستان حرمش مأمن هر فرد غریب
ضامن آهو و سلطان غریب الغربا
مشهدش کعبه ی آمال همه تا به ابد
خاکبوس حرمش ماه به هنگام مساء
اختر و ماه و خور و جمله تمام افل
به نظرم شاعر صاحبدل، این کلام نغز را خاص شبهای امتحان سروده: من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود!!
پ. ن: هم کلاسی جان همینجا خوابیده. هر یک ساعت از شدت استرس امتحان بیدار می‌شود می‌گوید: این چه زندگی سگیه ما داریم؟!
ولی من همین زندگی که اون بهش میگه سگی، خیلی دوست دارم. 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
آیا میدانستید شاعری وجود دارد ایرانی و مربوط به چند قرن پیش که ما از آن غافل مانده ایم و اینکه این شاعر دیوان شعری دارد که از وی بجا مانده است ؟ بیایید اطلاعات مربوط به این شاعر را بررسی کنیم :
نام : آرش یا کیارش یا آرسام یا آریو [ معلوم نیست دقیقاً کدام نام ، نام واقعی وی بوده است ] .
تاریخ تولد : معلوم نیست و بنا بر معتبرترین حدس چون قدمت دیوان اشعارش بین سال 20 الی 500 شمسی است بنابراین سال تولد وی نیز و البته زندگی اش بین ه
بسم الله الرحمن الرحیم
 
آیا میدانستید شاعری وجود دارد ایرانی و مربوط به چند قرن پیش که ما از آن غافل مانده ایم و اینکه این شاعر دیوان شعری دارد که از وی بجا مانده است ؟ بیایید اطلاعات مربوط به این شاعر را بررسی کنیم :
نام : آرش یا کیارش یا آرسام یا آریو [ معلوم نیست دقیقاً کدام نام ، نام واقعی وی بوده است ] .
تاریخ تولد : معلوم نیست و بنا بر معتبرترین حدس چون قدمت دیوان اشعارش بین سال 20 الی 500 شمسی است بنابراین سال تولد وی نیز و البته زندگی اش بین ه
.باسمه تعالی
احکام اسلامی
قصاص
غزل۶
تلافی کردن ِ عین عمل، حکم ِ قصاص است
اگرچه عفو و بخشش، بهتر از کین و تقاص است
اگر فرهنگ ِ بخشش در جهان یابد تسرّی
مصفا می شود دنیا، جمالش بی خصاص است
سروده شده توسط
علی رجالی و حسن میرزایی
باسمه تعالینیایشدعای سماتغزل۴گفت باقر این دعا را از برای سالکان و عارفاناز شمیمش میشود مسرور قلب و روح و جانقلب ها را می کند شاداب آن اسمای پاکخوانده گردد عصر جمعه، مشعل عشق و روان
حاوی اسرار حق باشد سمات و نام هومستحب باشد قرائت، گر توانی آن بخوانپر ز رمز است و نشانه در اجابت این دعازین سبب خوانند آنرا چون سمات و یک نشانهست مقبول عوام مردم و اصحاب خاصپر ز مضمون های عالی و معارف اندر آنمی کند محفوظ ما را از شیاطین دروندور سازد دشمنان را، از
 
 
باسمه تعالیخاندان پیامبر اسلامآمنهغزل۴
همسر باب نبی، دخت وهب شد در جهانهست احمد حاصل پیوند زوج و ارمغان
آمنه باشد موحد، همچو اجداد نبیمی کند احمد زیارت قبر مادر،خود نشان
عالمان شیعه بر ایمان تو ، صحه نهندچون که احمد نهی کرده، بر صلات مشرکان
کودکی را بی پدر باشد احمد در حیاتمادرش هم ترک دنیا می کند، در عنفوان
آمنه بنت وهب، از بهترین زن های قوماز قریش است آمنه، پاک و منزه هر زمان
باعث خیر است احمد بر حلیمه دایه اشاو کند تمدید کارش را،  محم
باسمه تعالینیایشدعای سماتغزل۴گفت باقر این دعا را از برای سالکان و عارفاناز شمیمش میشود مسرور قلب و روح و جانقلب ها را می کند شاداب آن اسمای پاکخوانده گردد عصر جمعه، مشعل عشق و روان
حاوی اسرار حق باشد سمات و نام هومستحب باشد قرائت، گر توانی آن بخوانپر ز رمز است و نشانه در اجابت این دعازین سبب خوانند آنرا چون سمات و یک نشانهست مقبول عوام مردم و اصحاب خاصپر ز مضمون های عالی و معارف اندر آنمی کند محفوظ ما را از شیاطین دروندور سازد دشمنان را، از
سروده های تربتی همه نوع محتوا رو شامل میشن ولی من میخوام اینجا به در مورد محتوای اخلاقی اونا براتون میگم 
بزرگان وعارفان و مشایخ تربت جام مفاهیم بلند اخلاقی خودشون یا اداب نیکوی اجتماعی رو تویه شعر سرایی بیان میکردن؛ مثلا سفارش به دینداری :
(( برادر رسم دینی را به جا کن         نماز و روزه وذکر خدا کن 
   اگر مایی که جنت را ببینی           به ناموسای مردم کم نگاه کن ))
یا مثلا  سفارش به توکل خالصانه :
(( نمک با دانه فلفل مزن یار            سخن در پیش
بیا و بگذار که این آخرین سروده‌ای باشد که برای نبودنت می‌سرایم.. ببین که چه مهلکانه به سوی تو باز آماده‌ام... آمده‌ام.. سرد است هوایِ تنم.. هوایِ سرم.. رخداد تازه‌ای نبود.. آبستنِ رنج‌های توامان.. 
 زنی تنها که این‌چنین به تکاپو درنوردیده راهِ نیامده‌اش را. اش را.. شرا.. را.. ببین .. رفته راهِ بی‌انتها می‌خزد و نمی‌یابد.. می‌گریزد از نابسامانی.. خالی از هوایم راه می‌روم.. نمی‌یابمت و تو برهم به رویِ من آرام... بنشسته‌ای..  خاموش.. سخت.. می‌بینی
شاهنامه فردوسی
ابوالقاسم فردوسی طوسی (زادهٔ ۳۲۹ هجری قمری – درگذشتهٔ ۴۱۶ هجری قمری، در طوس خراسان)، شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران، است. برخی فردوسی را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند که از شهرت جهانی برخوردار است. فردوسی را حکیم سخن و حکیم طوس گویند.پژوهشگران سرودن شاهنامه را برپایهٔ شاهنامهٔ ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی می‌دانند. تنها سروده‌ای که روشن شده از اوست، خود شاهنامه است. شاهنامه
این غزل در تاریخ 31/4/1377 و در زمان دانشجویی آقای حسن سعیدی خادم خالدی ، در گوهر دشت کرج سروده شده  و در روزنامه ی رایزن جوان کرج منتشر شده است .
چشمم نشسته در خون ای ماهرو کجایی صیدی اسیر بندم ، به دیدنم نیایی ؟ 
از خون شراب سازم گر عزم مِی نمایی جانم فدات سازم در خانه ام گر آیی
چشمم به در سیه شد ، شاید ز در درآیی حالی ز ما بپرسی ، مهری به ما نمایی 
عمری در انتظارت ، سر کرده ام که شاید با تو به سر نمایم ، ایام بینوایی 
خوار و زبون ز عشقت ، گردیده ام
باسمه تعالییاران پیغمبرسلمان فارسیغزل۲در روایات است نام احمد و ذکر و نشانهر چه گیرد هدیه باشد از برای دیگرانچون نهان بودی علاماتی سه گانه بر نبیرفت سلمان تا بجوید در نبی آن را عیانمهر احمد بین کتفینش چو پیدا کرد اوواگذارد دین خود، مسلم شود هم بعد از آناو سفر بنمود از ایران، شد غلامی بر عرباحمد مرسل نمود آزاد او را بی گمانبر نهادش اسم سلمان و بگفتا یار ماستاو قوی بود و شجاع و صاحب علم زمانحفر خندق از برای حفظ مردم طرح اوستمنجنیق آورد او، بهر
یوهان گوته، از دوستان خانوادگی شوپنهاور بود؛ اما با خودش ارتباط نزدیکی نتوانست برقرار کند. نقل شده که گوته به نشانۀ احترام و ابراز علاقه‌اش به شوپنهاور، بیت زیر را برایش می‌سراید:
اگر میخواهی از زندگی لذت ببری / باید برای جهان ارزش قائل شوی
اما شوپنهاور تحت تاثیر این سروده قرار نمی‌گیرد و احساسش را اینگونه با سخنی از شانفور نشان می دهد:  
بهتر است انسان ها را همانطوری که هستند بپذریم؛ به جای اینکه تصویری خیالی از آن ها ترسیم کنیم.
نظر شما
سکوت را تو یادم دادی...اینکه حرف هایم را٬ درست در همان لحظه که می خواهند به صوت بدل شوند را با تمام وجود ببلعم...سکوت را یادم دادی همانطور که ترس را فلانی یادم داد٬ یا مثل همان روز که چشم هایی عشق را یادم داد. با خودم عهد بسته بودم که عاشق چشم ها نشوم! زیادی کلیشه ای بود٬ هر کسی از راه رسیده بود از چشم ها گفته بود خوانده بود و نوشته بود و سروده بود. از آنها کلیشه را آموختم. خواستم در کلیشه ها غرق نشوم که چشم هایش کلیشه را با عشق آمیخت و اینطور بود که
سکوت را تو یادم دادی...اینکه حرف هایم را٬ درست در همان لحظه که می خواهند به صوت بدل شوند را با تمام وجود ببلعم...سکوت را یادم دادی همانطور که ترس را فلانی یادم داد٬ یا مثل همان روز که چشم هایی عشق را یادم داد. با خودم عهد بسته بودم که عاشق چشم ها نشوم! عاشق چشم شدن٬ زیادی کلیشه ای بود٬ هر کسی از راه رسیده بود از چشم ها گفته بود خوانده بود و نوشته بود و سروده بود. از آنها کلیشه را آموختم. خواستم در کلیشه ها غرق نشوم که چشم هایش کلیشه را با عشق آمیخت و
 
 
باسمه تعالیگفتگووصف استادجمکران خانه ی زیبای همه منتظرانمیثمی کرد دعا بهر خود و هم دگرانیاد استاد نمودست و کند شکر خداچون رجالی بود استاد همه استاداناو نه تنها به ریاضی است که ماهر باشدمرد تقواست و اخلاق، بود از خوبانهر چه را داشت رجالی، بنماید عرضهآسمانی است سخی و بود او پر بارانگر چه بسیار توان صرف کند در تعلیممهربان است به حال همه ی همکارانافتخاریست که شاگردی او را بکنیمچون پناهی است برای همه ی ره پویانشعرهایش چو مقالات پر است از م
نت و تصنیف "به سوی تو" را چند روز پیش دختر عمه ی استاد عیسی برایم ارسال کرد. امشب که غمی روی دلم سنگینی میکرد به سراغ مهراز رفتم و نواختم و نواختم و آرام شدم. قطعه، جان که گرفت به اشتراک‌ میگذارم‌. 
+ به سوی تو ترانه ای است به آهنگسازی مجید وفادار و سروده ی عبدالله فاطمه(الفت)
این که می‌گویم اشعار حافظ و غزل‌های سعدی را لایق عشق به آدم‌ها نمی‌دانم به این دلیل است که عاشق‌ترین فرد در وقت خودش، حسابی توی کاسه‌ی شما خواهد‌گذاشت؛ فقط کافی است موقعیت یا شخص بهتری پیدا کند. به نظرم این غزل‌های حافظ و سعدی اگر برای عشق زمینی هم باشند، که به نظرم هم هست، خیلی جدی نیستند! وحی منزل نیست. حالی آمده و غزلی گفته‌اند. دیگر این که این عزیزان یک عشق و دو عشق نداشته‌اند. برای افراد مختلف غزل سروده‌اند و همین هم باز حکا
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
زبان بسته ام را باز کن مولا
خودت این شعر را آغاز کن مولا
حقیرم دست بر دامان تو هستم
کویرم تشنه ی باران تو هستم
تو دریایی ! نه، دریاهای بسیاری
برای طبع من مضمون دشواری
من از تو قطره ای را هم نمی دانم
به وقت شعر در ابهام می مانم
«علیٌّ حُبّهُ جُنَّه» ، ملاکی تو
به درگاه تعالی بس که خاکی تو
«قَسیمُ النّارِ وَ الجَنَّه» مقام تو
عوالم مورِ آیات عظام تو
«وَصیُّ المُصطفی حَقّا» که مولایی
تو خیر الاوصیا، عالی اعلایی
«امامُ الانْسِ و الجِنَّه»، امامی
 
 
 
 .مرتب گوششون میکنم :جمعه، آینه، کودکانه، مردتنها  و آوار، آوار، آوار! صدبار فکرکنم گوشش کردم.عجیبه  شعرش! انگار شهیار قنبری شرایط منو داشته وقتی برای این کار شعرشو سروده! داره فرهاد از زبون من حرف میزنه: توهم با من نبودی!
حالم خوش نیست. به هر دری میزنم بیفایده ست. انگاری منو جادو کردند. بسراغ هرکسی که میروم مرا پس میزند .بلافاصله عین کسیکه اعصابش خرد بشه وبره سراغ سیگار،منهم سراغ موسیقی میرم. 
حمایت دختران مصطفی رحماندوست از پدر
بعد از جنجالهایی که برای مصطفی رحماندوست سر یک شعر درست شده است، دخترانش متنی در صفحه اینستاگرام خود منتشر کردند:
پدر مهربانم، این روزها، با جمله های رکیک و تعبیرهای خشن، نسبتِ زن ستیزی و تبعیضِ جنسیتی را به تویی می دهند که سی و پنج سال پیش، روزها و ساعات کاری ات را طوری تقسیم کردی که در خانه، ما سه دختر کوچکت را نگهداری کنی که همسرت مجبور به ترک شغلی که دوستش داشت نشود .
 می گفتی که هربار خدا دختری به تو دا
باسمه تعالیخاندان پیامبر اسلامعبداللهغزل۲کرد جد مصطفی ، عهد و قراری با خداگر دهی ما را پسر، از ده کنم یک را فدامی کنم قربانی یزدان، تنی از ده نفرگر شوم من صاحب اولاد ، ای ما را شفانذر جد مصطفی گردد محقق سوی حقصاحب فرزند می گردد،به اذن حق ورامی زند قرعه کدامین دلبرش گردد هلاکمی شود قرعه به نام باب و جان مصطفیباب احمد می شود نامش برون نه مرتبهبار آخر قرعه بر اشتر فتد در ماجراچون که عبدالله باشد، صاحب عز و مقاممی شود صد اشتری قربانی و جانش رهاس
این ترانه بسیار زیبا با موضوع دفاع مقدس سروده شده و در دوران خود با استقبال بسیاری از سوی مردم مواجه شد.
 
 
جماعت یه دنیا فرقهبین دیدن و شنیدنبرید از اونا بپرسیدکه شنیده‎ ها رو دیدنراز سنگرای عشقُباید از ستاره پرسیدالتهاب تشنه‎ها روکی میدونه غیر خورشید؟
ادامه مطلب
دانلود آهنگ نوحه و مرثیه سرایی کویتی پور ممد نبودی
Download Nohe Koweiti Pour Mamad Naboodi
آهنگ غمگین مخصوص آزاد سازی خرم شهر با صدای غلام کویتی پور بنام ممد نبودی
دانلود مرثیه و نوحه بسیار زیبا ممد نبودی با صدای ماندگار غلام کویتی پور
دانلود آهنگ خاطره انگیز ممد نبودی غلامعلی کویتی پور
شعر این سروده توسط جواد عزیزی از هم رزمان ”شهید محمد جهان آرا”
به مناسبت سالگرد این شهید بزرگوار سروده شده است ….
برای دانلود نوحه به ادامه مطلب مراجعه کنید …
متن نوحه و م
باسمه تعالی
چهل حدیث
غم و غصه
غزل۳
آنچه آید به سرم، غفلت و اندوه و غم است
حرص دنیا و طمع آتش بر جان و سم است
مشکلات است سبب، عامل افزونی غم
فقر و کمبود محبت، همگی از ستم است
دور بودن ز گناهان، اثری جاوید است
حس کمبود و حقارت سببش رنج و غم است
اختلال است و پریشانی احوال ز غم
غصه و رنج بیارد، چو کسی در الم است
گر تنش یا که خشونت بشود سر مشقت
سبب سستی و افسردگی و هم عدم است
باعث کاهش نیرو شود و درد و عذاب
چون شود ذهن تو مشغول وتدابیر کم است
عشق یزدان سب
‎محفل ادبی فیض در اولین نشست ویژه از سلسله نشست‌های تخصصی خود به بررسی ویژگی های زبانی آثار منظوم مولانا پرداخت این برنامه ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ از ساعت ۱۵ تا ۱۷ در محل سالن جلسات کتابخانه مرکزی پارک شهر واقع در خیابان بهشت تهران برگزار شد.
در این محفل که با حضور شاعران،پزوهشگران و نویسندگان مطرح کشور برگزار شد.
‎قرن‌هاست که عارفان و شاعران و اهل فکرت در دریای بی‌کران اشعار و آثار مولانا جلال الدین رومی مروارید‌های معنا صید می‌کنند و جان‌های ر
باسمه تعالی
چهل حدیث
توکل
غزل۲
اینقدر فکر زن و بچه و اولاد نباش
می رسد روزی هر بنده و صیاد نباش
تو ممکن کار خلاف و تو مکن هر کاری
کار نیکو کن و در زندگی پولاد نباش
تا توانی دل مظلوم بدست آور تو
با زبان و عملت موجب فریاد نباش
وقت خود را به هدر طی مکن و آن دریاب
بی خود و بی هدف از عالم اضداد نباش
کن توکل به خدا در همه ی احوالت
این همه دلهره از آتی و رخداد نباش
گر شدی عاشق دنیا، تو مکن عمر تلف
لحظه ای فکر کن و عامل هر باد نباش
باش در یاد خدا، جز به خدا ف
بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-اقای هری کمارکهمیبایست یک هندی بشاد  و مقالات سیسای مهمی در مجلات مشهور امریکا مینویسد- شیعه شده است و در  اسیت بزرگ شیعه- شیعه چت- اشعارخودرا درج میکند-ولی من نمیدانم چرا باید با فیلتر شکن انرا باز کرد؟ تاریخ هرچقدر خواسته برچسب به شیعه زده است ودیگران که مخالف بودند قهرمان کرده است واینهم عجیب نیست- سنت تاریخی شده است! ایشان میفرماید امام حسین علیه السلام مال اعراب ویا نژاد مسلمانان نیست-مال جهان اس
باسمه تعالی
چهل حدیث
ادب و احترام
غزل۱

اهل احسان و کرم باش که بخشیده شوی
برسان خیر به مردم که پسندیده شوی
از مقامات ادب گر بپسندی این است
به بر اهل هنر ساکت و افتاده شوی
گوش کن صحبت استاد ، چه لذت دارد
موقع درس معلم که تو دلداه شوی
گه اگر مرتکب کار بدی هم تو شدی
بهترین کار همین است که شرمنده شوی
هر مقامی که بخواهی روشی دارد پس
راه آزادگی آموز ، که آزاده شوی
موقع درس معلم، تو مگو حرف و سخن
پای بند سخنش باش که پاینده شوی
گر کنی وقت خودت صرف امور تهذ
باسمه تعالی
دعا های قرآنی
امن یجیب
غزل۲
عبادت کن خدا ی کبریا را
پذیرش می کند ذکر و ثنا را
بخوانم من دعا امن یجیبا
شفا ده ای خدا هر بینوا را
اگر چه آیه همسان دعا نیست
ولی مردم بخوانندش دعا را
بود مضطر امیدش حق تعالی
ندارد جز خدا یاری جدا را
بده حاجت مرا، حاجت روایی
شکسته دل بخواند در ادا را
بخواند این دعا را در مصیبت
بدست آرند بیماران شفا را
گروهی راه دیگر بر گزینند
خدایا کن هدایت این گدا را
خدا احسنت گوید بر تو انسان
طلب کن حاجت خود، از خدا را
بگ
باسمه تعالی
این شعر به مناسبت سفره همدلی و کمک رسانی های مردم به نیازمندان در ایام ماه مبارک رمضان سروده شده است:
بهشت بهای ریال
کنج لبــهای سفره، تبخالی ستپدری شرمســارِ سفره ی خالی ست.روزه ها گرفت بی سحر، مادرولی افطار، نـان سفره یخچالی ست .مانده کار خانواده در بن بستکـرونا؟ چه بسا رسمِ هرسالــی ست.هان! مسلمانِ روزه دار! امروزروزگارِ سخت و دجّالی ست .امتحان عده ای اگر جنگ استامتحانِ روز ما ولی، مالـی ست.هر که از مال خود گذر کردهروزه داریش
در ایام عزاداری سالار شهیدان، کتابخانه شال میزبان برنامه‌های متنوع فرهنگی بود.
برپایی کلاس نقاشی که در این کلاس ها، ترسیم مفاهیمی از دشت کربلا مانند خیمه، نخل و اسب زخمی به کودکان آموزش داده شد.
 
جمع خوانی عاشورایی از 3 کتاب
حضرت زینب (س) سروده جعفر ریوندی انتشارات کمال اندیشه تهران،
امام گلها سروده محمود پوروهاب انتشارات مدرسه،
عمه برم باباجونو ببوسم سروده شاهین رهنما انتشارات منادی تربیت
از دیگر برنامه های اجرا شده در این ایام بودند.
 
بهار. تابستان. پاییز. زمستان. گل ها شکوفه می دهند. سال نو می شود. ماه ها تغییر می کنند. فصل ها جابه جا می شوند. پادشاهی ها طلوع می کنند و سپس سقوط می کنند. قلم سرنوشت همچنان با سرعتی سرسام آور می نویسد. زمان پیش می رود و پشت سرش را نگاه نمی کند. نسل به نسل همه چیز تغییر می کند. انعکاس شعرهای سروده شده میان ذرات هوا به گوش می رسد. اگرچه امروز کوتاه است، اما آنچه می گذرد جاودانه می ماند. 
بهار. تابستان. پاییز. زمستان. سال ها می گذرند. ماه ها تغییر می کنند.
طفا اگر حال روضه ندارید از خوندن این غزل صرف نظر کنید ...
مانده عبایی کنج زندان از تن تو
یوسف! چرا خونین شده پیراهن تو؟
از استخوانهای شکسته خوب پیداست
«میراث دار خون زهرا» بودن تو
این تازیانه با زبان بی زبانی
دارد خجالت از صبوری کردن تو
در چاه غم هستی اسیر، اما اسیر است
زندان و زندان بان آن بر دامن تو
دوری ز معصومه تو را دلتنگ کرده 
او هم به فکر جایگاه و مأمن تو
هرشب به امیدی که بابایش بیاید
یک دم نخوابیده به شوق دیدن تو
دوری دختر از پدر سخت است،
باسمه تعالی
اماکن مقدس
غزل ۱
امروز جهان شاهد تخریب قبور است
امید بشر اذن خدا، بهر ظهور است
چشمان همه گریان ز تخریب بقیع اند
امروز دل شیعه پر از خون و صبور است
آرامگه چار امام است و بود مدفن اصحاب
آن باعث احیای ولایت و حضور است
ویران شده آثار قبور حسن و باقر و سجاد
هم صادق و هم آمنه اصحاب غرور است
خدیجه بود دفن، در این خاک مقدس
در بین زنان شاخص و در کسب جسور است
یوم الهدم است روز خرابی عمارت
آن قوم ستم فاقد ادراک و شعور است
این روز دل شیعه پر از د
‍ ‍ درود همراهان گرامی#نقد_شعر #انجمن_ادبی_شعر_باران #مدیریت_برنامه ؛#بانو_مریم_راد #مورخ:۹۹/۲/۷یکشنبه#ساعت_شروع :(۲۱:۳۰)♦️♦️♦️هوایی دحشت امیزاست پشت کوه تنهاییچرا باران نمی آید که برچیند غم مارابه سکوی تعادل هم زمین گویا نمی تابدچنین سرگیجه شد حاصل که برهم ریخت دنیاراتعابیر کدامین خواب به این صورت به ما گفتندکه بعد از چند قرن امروز جهان دیداست رویاراتواریخ بشر گویا همه مسدود و بی رنگ استشده منسوخ و بی مایه ندیده صبح فرداراتمام دفتر گیت
باسمه تعالی
چهل حدیث
توکل
غزل۲
اینقدر فکر زن و بچه و اولاد نباش
می رسد روزی هر بنده و صیاد نباش
تو مکن کار خلاف و ، به خلاف امر مکن
نابجا سخت مگیر و دم پولاد نباش
تا توانی دل مظلوم بدست آور تو
با زبان و عملت موجب فریاد نباش
وقت خود را تو غنیمت بشمار و دریاب
بی خود و بی هدف و سر خود و آزاد نباش
کن توکل به خدا در همه ی احوالت
این همه دلهره از آتی و رخداد نباش
گر شدی عاشق دنیا، تو مکن عمر تلف
لحظه ای فکر کن و عامل هر باد نباش
باش در یاد خدا، جز به خدا فک
 
باسمه تعالینیایشدعای عهدغزل۵هر که خواهد برگزیند یار خود را در جهانچون امام و حجت حق در دو عالم همزمانابتدا باید کند پیمان و عهد خود جدیدتا شود تجدید عهدش، در اطاعت بی امانگفت صادق این دعا را، بهر یاران اماممی کنی اظهار آنرا با عمل،هم با زبانعهد ما بر جا بود، حتی پس از ترک دیارگر نباشم در ظهور حضرت صاحب زمانبعد دستور قیام حضرت رب عظیمباز می گردم به دنیا، بار دیگر جان فشانمردمان بر مصطفی و آل او گویند درودتا شود دین خدا بر پا و گردد حق عیانگ
.

باسمه تعالی
احکام اسلامی
عقیقه
غزل۱
عقیقه عامل رفع بلایاست
برای دوری شر و جفاهاست
عقیقه باعث احسان به مردم
برای شور چشمی و محاباست
بگفتا صادق آل محمد
عقیقه کار نیکو در سجایاست
کند بیمه تو را اندر حوادث
که اسرارش نهان و از خفایاست
عقیقه مستحب است نی که واجب
کمک بر بینوایان و رعایاست
به روز هفتم جشن تولد
بجا آری عقیقه، چونکه اولاست
نباشد مصلحت، جایش دهی پول
بکش یک گوسفند و دان رضاهاست
بده آنرا به ده ها فرد محتاج
نباشد سهم تو از آن، خطاهاست
ب
.

باسمه تعالی
احکام اسلامی
نذر
غزل۲
نذر باشد ترک کار زشت با قصد رضا
یا بدست آری رضای حق تعالی با ادا
گر به عهدت با خدا پیمان ببندی ای بشر
می شود واجب تو را، تا آن کنی بهر خدا
گر شود حاصل،بجا آور فلان کار نکو
صیغه ی مخصوص دارد عهد و پبمان با خدا
نذر دارد شکل و اقسام فراوان سوی ما
مشتمل باشد به روزه یا گهی ذکر و دعا
سنت و سیرت ز اهل بیت دارد این پیام
نیست لازم تا کنی با پول نذر خود ادا
نذر باشدیک توسل بر امام و ‌صالحین
چون که آنان عامل خیر و رهایی از
جناب محمد راهنمای
بزرگوار در بخش نظرات شعر " حسرت پرنده‌ی هوس"  از سه‌گانی نیمایی‌ام‏‏، ضمن اظهار لطف بر سروده‌هایم
انگشت گذاشتند به ترکیب «`پرنده‌ی هوس« و آن را خارج از نحو زبان دانستند و پیشنهاد دادند به‌جای آن
بایستی صفت مرکبی، مانند پرهوس می‌آمد؛ اما تنگنای وزن را علت آوردن هوس
به‌جای پرهوس در این سروده‌ام دانستند.‏
همان‌گونه که در بخش نظرات آن اثر در پاسخ این
مخاطب گرامی نوشتم، از انواع آشنازدایی در شعر، یکی‌اش «آشنازدایی
تر
باسمه تعالی
اماکن مقدس
مسجد النبی
غزل۲
همبستگی احمد و اصحاب جدا نیست
آرامگه و مسجد و محراب  دو تا نیست
شد مسجد و ارکان بپا، بهر سعادت
آن مرکز علم است و عبادت که فنا نیست
گشته است بنا مسجد پیغمبر اعظم
در اول هجرت شده بر پا و خطا نیست
با گسترش مسجد و تخریب حواشی
آثار زیادی شده نابود و بها نیست
آنجاست زیارتگه و هم جای عبادت
چون خانه ی احمد بود و ظلم و جفا نیست
همراهی انصار و مهاجر شده باعث
در ساختن هر وجبش، فخر و ریا نیست
احمد چو دگر مردم آن کوچه و
.چباسمه تعالی
امور اجتماعی
آثار طلاق
غزل۴
آثار طلاق بس زیان آور و بی مرز و حد است
چونکه جانکاه بود، دغدغه اش تا ابد است
گر شود حاصل تزویج تو را نور بصر
نتوان کرد فراموش، چو آن کالبد است
پاره ی تن شود  از یاد نمی گردد محو
پدر و مادر فرزند، گل سر سبد است
او نیازش به پدر باشد و هم مادر خود
تا شود عاقل و بالغ، نتوان گفت بد است
گر شوی صاحب فرزند ز دیگر همسر
سخت باشد که پذیرد ورا ، تا حسد است
گر کنی ترک تو تزویج و پرستار شوی
نیست آرامش و تسکین، که آن نیز
 
 
باسمه تعالیانبیای الهیحضرت آدمغزل۱
اولین پیغمبر حق بر همه خلق جهانحضرت آدم بود، از بهر مردان و زنان
ترک اولی کرد آدم ، زین جهت او رانده شداولین معصوم می باشد، ولی مومنان
می خورند حوا و آدم ، میوه ی ممنوعه رااین بود مذموم بر اهل بهشت و حوریان
خلق آدم از گل است و آب و امواجی چو بادمی دمد حق روح را، تا او بیابد جسم و جان
می کند تمجید و تسبیح خدا را هر ملکچون که انسان بهترین مخلوق ممکن در جهان
می کنند سجده به آدم، جز که شیطان رجیممی دهد حق فرصتی
راشید مادرنه، رئیس پارلمان بروکسل به ماهی نور اوزدمیر عضو سابق پارلمان بروکسل نشان پادشاه لئوپولد بلژیک را اعطا کرد.
اوزدمیر پس از دریافت این نشان در گفت‌وگو با خبرگزاری آناتولی گفت: امروز یک روز زیبا برای من است. امروز به نوعی تجلیل از 10 سال کار من در پارلمان بروکسل است.
وی افزود: به من نشان پادشاه لئوپولد اعطا شد. من مفتخر هستم و از طرف همه کسانی که از من حمایت کرده اند این نشان را دریافت می کنم.
این نشان به اوزدمیر از طرف فیلیپ پادشاه بلژیک
.چباسمه تعالی
امور اجتماعی
آثار طلاق
غزل۴
آثار طلاق بس زیان آور و بی مرز و حد است
چونکه جانکاه بود، دغدغه اش تا ابد است
گر شود حاصل تزویج تو را نور بصر
نتوان کرد فراموش، چو آن کالبد است
پاره تن باشد و از یاد نمی گردد محو
پدر و مادر فرزند، گل سر سبد است
او نیازش به پدر باشد و هم مادر خود
تا شود عاقل و بالغ، نتوان گفت بد است
گر شوی صاحب فرزند ز دیگر همسر
سخت باشد که پذیرد ورا ، تا حسد است
گر کنی ترک تو تزویج و پرستار شوی
نیست آرامش و تسکین، که آن نیز
داشتن ذوق وقریحه ی ادبی نعمتی است که کمتر کسی است که به زبان ،قلم یا عمل بتواند از غهده ی شکرش به درآید وشاید کمترین نشانه قدرشناسی از صاحب اصلی این ذوق وزیبایی همین تشریک وانتشار ودرمنظر دیگران قراردادنش باشد . سابق در بلاکفا ورزبلاگ وبلاگی به نام شعرسرا داشتم که درآن اشعار مناسبتی که برای مخاطبان ومشتریان ادب دوستم سروده بودم را -بااجازه ی خودشان - قرارمی دادم تااینکه برای کاردیگری به وبلاگساز بیان برحوردم واز مجموعه ی خدماتش خوشم آمد وا
«نشان ولایت»، نشان عالی است که از سوی «کمیته عالی اهدای نشان مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)» به محققان، ادیبان و هنرمندان متعهد در حوزه ولایت اهداء می گردد.اینک کنگره بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمؤمنین امام علی(ع) به مناسبت چهاردهمین قرن شهادت امام علی(ع) با هدف «تبیین سیره و خصائص امام علی بن ابیطالب(ع)» به منظور حمایت از آثار ارزشمند علمی، دینی، فرهنگی و هنری، با محوریت مؤلفه های فرهنگ علوی اسلامی این نشان را اعطا می نماید. بر ما «
باسمه تعالی
اماکن مقدس
صحرای عرفات
غزل۴
وقوف عرفات است، ز ارکان زیارت
حاجی برود دشت و کند ذکر و عبادت
از ظهر الی عصر توقف کند و شام بیاید
شیطان بزند سنگ و شود پاک ز غفلت
بخشیده شود هر گنه و کار خطایی
این گفته ی صادق بود و هست کفایت
یک مرحله از حج بشود کامل و انجام
چون ذبح کنی یا که شود ذبح برایت
اعمال نکو در پی حج روح فزاید
چون ادعیه و ذکر خدا باشد و عزت
دیگر عمل حج و فرامین الهی
هفت مرتبه طوف است وگواهی و شهادت
باید بشود فاصله ی مرو و صفا طی
هفت مر
 
 
باسمه تعالیدعای مجیرغزل۶
این دعا نازل شده وقت نماز مصطفیجبرئیل آورده آن را ، حامل وحی و دعا
بر زبان آورد احمد، این پیام ذوالجلالدر مقام جد خود در کعبه می خواند رسا
می دهد هشدار از آتش، خداوند کریمحق پناه بی پناهان است، در ارض و سما
جنس شیطان است از آتش، شود تاکید آن؟می برد ما را جهنم، آن رفیق بی وفا
می گشاید باب رحمت، باب احسان و کمالگر کنی یاد خدا و گر بدانی حق ورا
این دعا مشگل گشا باشد، برای عام و خاصگر شود خوانده ، زداید غصه و رنج و بلا
تا
پاسخ قلمرو فکری درس ۱ فارسی دهم
جواب قلمرو فکری درس اول فارسی دهم
حل قلمرو های درس اول فارسی دهم
قلمرو زبانی (صفحه ۱۴ کتاب درسی)
۲- معنای واژه های مشخص شده را با معادل امروزی آنها مقایسه کنید.
در بن این پرده نیلوفری       کیست کند با چو منی همسری؟
واژه «همسری» در گذشته به معنای «برابری» بوده اما امروزه به معنای «زوج» (شوهر یا زن) است.
راست به مانند یکی زلزله       داده تنش بر تن ساحل، ټله
واژه «راست» نیز در گذشته به معنای «درست» بوده اما کاربرد ام
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، چهار کتاب «مثل مادر مهربان» سروده طیبه شامانی از انتشارات سوره مهر، «درود بر برادر ارتشی» نوشته حمیدرضا شاه‌آبادی از انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، «دختر پیامبر» نوشته محمدعلی جاودان از انتشارات موسسه ایمان ماندگار و «جوانان درباری و آرمان‌شهر» نوشته سید حمیدروحانی از انتشارات بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب‌اسلامی در طرح کتابخوان
 
باسمه تعالیخاندان پیامبر اسلامعبداللهغزل۲
کرد جد مصطفی ، عهد و قراری با خداگر دهی ما را پسر، از ده کنم یک را فدا
می کنم قربانی یزدان، تنی از ده نفرگر شوم من صاحب اولاد ، ای ما را شفا
نذر جد مصطفی گردد محقق سوی حقصاحب فرزند می گردد،به اذن حق ورا
می زند قرعه کدامین دلبرش گردد هلاکمی شود قرعه به نام باب و جان مصطفی
باب احمد می شود نامش برون نه مرتبهبار آخر قرعه بر اشتر فتد ، در ماجرا
چون که عبدالله باشد، صاحب عز و مقاممی شود صد اشتری قربانی و جان
در جریان قطعی اینترنت در هفته گذشته، نت بلاکس به عنوان مرجعی برای نشان دادن وضعیت اینترنت کشور معرفی شد. اما آنچه که اکنون مشخص شده نشان می‌دهد که نت بلاکس نیز نمیتواند امار دقیق کسانی که به اینترنت جهانی متصل هستند را به درستی نشان دهد.
ادامه مطلب
.باسمه تعالی
دعا های قرآنی
امن یجیب(۳)
غزل۴
عبادت کن خدا ی کبریا را
که او پاسخ دهد هر دم ندا را
بخوانم من دعا امن یجیبا
شفا ده ای خدا هر بینوا را
اگر چه آیه همسان دعا نیست
ولی مردم بخوانندش دعا را
منم بیچاره و مضطر پریشان
بدان پاسخ دهد یزدان گدا را
که را خوانم به هنگام مناجات
دل بشکسته می خواند خدا را
اجابت کن که تو حاجت روایی
پذیرد ناله و سوز گدا را
رها سازی مرا از هر مصیبت
بدست آرند بیماران شفا را
گروهی راه دیگر بر گزینند
خدایا کن هدایت این گدا
باسمه تعالی
چهل حدیث
شفاعت
غزل۵
شفاعت می کند احمد در این دنیای فانی
دهد امید بر خاطی که بر گردد زمانی
شفاعت می شود مقدور با اذن الهی
اجابت می کند یزدان شفاعت در جوانی
شفاعت منحصر باشد به خالق در دو عالم
شفیع بی خدا نهی است و او دارد زیانی
شفاعت گر شود همراه توبه مستجاب است
برای دفع شر باشد شفاعت هر زمانی
شفاعت می شود بر کار خیر و امر لازم
پیمبر شافع ما می شود در هر مکانی

شفاعت را پذیرند مردمان اهل سنت
اگر چه فرقه هایی خبط کردند در معانی

شفاعت د
باسمه تعالی
چهل حدیث
شفاعت
غزل۵
شفاعت می کند احمد در این دنیای فانی
دهد امید بر خاطی که بر گردد زمانی
شفاعت می شود مقدور با اذن الهی
اجابت می کند یزدان شفاعت در جوانی
شفاعت منحصر باشد به خالق در دو عالم
شفیع بی خدا نهی است و او دارد زیانی
شفاعت گر شود همراه توبه مستجاب است
برای دفع شر باشد شفاعت هر زمانی
شفاعت می شود بر کار خیر و امر لازم
پیمبر شافع ما می شود در هر مکانی

شفاعت را پذیرند مردمان اهل سنت
اگر چه فرقه هایی خبط کردند در معانی

شفاعت د
 
"خداوند نور من و نجات من است؛ از که بترسم؟ خداوند پناهگاه جان من است؛ از که هراسان شوم؟"
 
مزامیر، باب 27، آیه 1
 
مزامیر یکی از کتب 5 گانه شعری عهد عتیق است. کتاب مزامیر سروده چند نفر است هر چند که مزمورها و مزمور 27 سروده داوودِ پادشاه می باشند. مزامیر را تحت عنوان کتاب دعاها، مناجاتها، ستایشها و سرودهای روحانی هم نامگذاری کرده اند. پادشاه داوود در مزمور 27 با عنوان "خداوند نور و نجات من است" از توکلِ بدون ترس بر خداوند سخن می راند. پادشاه داوود،
نام نقی در این جهان همتا ندارد
پاکیزگی غیر از شما معنا ندارد
هادی اگر باشی برای بنده کافی است
راه سعادت غیر تو مولا ندارد
فهمیده ام از احترام پرده ی قصر
عالم به جز تو حضرت والا ندارد
بدخواه تو مبهوت مانده در جلالت
حرفی برای رد و یا حاشا ندارد
کردی مداوا زخم های دشمنت را
بی شک کسی چون تو دل دریا ندارد
این که دخیل نام تو شد مادر او
یعنی که دشمن غیر تو ماوا ندارد
کل کریمان از گدایان تو هستند
بسیار داری آن چه هر دارا ندارد
حاجت رواییِ گدای خانه ی تو
‍ ✒️شعـــــــــــر مهــــــــــــدوے
من از اشکی که میریزد ز چشم یار میترسماز آن روزی که مولایم شود بیمار میترسم!
همه ماندیم در جهلی شبیه عهد دقیانوسمن از خوابیدن مهدی درون غار میترسم
رها کن صحبت یعقوب و کوری و غم و فرزندمن از گرداندن یوسف سر بازار میترسم!
همه گویند این جمعه بیا اما درنگی کناز اینکه باز عاشورا شود تکرار میترسم!
سحر شد آمده خورشید اما آسمان ابریستمن از بی مهری این ابرهای تار میترسم!
تمام عمر خود را نوکر این خاندان خواندماز
باسمه تعالیچلچراغاسرافقصیده ۴چیست اسراف وفزون خواهی تو را در زندگینیست جز افراط و تفریط و عدول از بندگیچون گناهان کبیره است و ندارد ارزشیهست افراط و سبب گردد تو را در ماندگیذکر قرآن در قوام است و تعادل در امورهر که دارد حد اوسط، کی شود واماندگیمی شود افساد گر اسراف گردد خود رواجچون شود خارج ز حد و می شود آلودگیمی شود نابود مال و ثروت انسان چه زودهرکه دارد خط مشی نا روا در زندگیهمچو کرمی خشک گرداند درختی بس عظیممی خوراند از درون ، موجب شود ا
 
باسمه تعالیخاندان پیامبر اسلامابوطالبغزل۵
می کند هجرت پیمبر، بهر تبلیغ و شعارنیست دیگر مونس و هم یاوری در آن دیار
حامی احمد بود در طول عمر خود عمواز بزرگان بنی هاشم بود، او خوش تبار
چون ابوطالب سدی محکم بود بر کافراندر حیاتش نیست احمد را اذیت آشکار
بعد فوت جد احمد، او بود قیم نبیسرپرستی می کند وی را، از بین صغار
چون ندیده او پدر را،در حیات و زندگیمی رود هم مادرش ، یکه بماند گل عذار
ساقی مکه بود او حاجیان را مدتیاو پذیرای خلایق بود، از بهر م
 
 
باسمه تعالیاولیای الهیحضرت علی اکبرغزل۱
گفت مولایم حسین، در وصف فرزندش چنیناو بود شبه پیمبر، اسوه ی فهم و یقین
هر زمان مولا دلش یاد پیمبر می گرفت
می کند بر چهره ی اکبر ، نگاهی دلنشین
شد شهید کربلا، با اذن مولا در نبرداولین کس جان دهد، در راه قرآن مبین 
دفن می باشد علی اکبر به پای باب خوداولین جنگنده با دشمن بود نور دو عین
می کند نفرین ولی بر ابن سعد بی حیابر سر بالین اکبر می زند ، سالار دین
از خدا خواهد نیامرزد ورا در آن جهانپیش گویی می کند
.
باسمه تعالی
اما کن مقدس
مسجد کوفه
غزل۵
چارمین مسجد که مشهور است بین شیعیان
مسجد کوفه است از بین مساجد در جهان
هفت محراب است درمسجد محل سجده گاه
بس وسیع است و بود آرامگاه سالکان
مسجد کوفه پس از بیت خدا، آدم بساخت
می کند ترمیم بعدا، چون علی در آن زمان
می رود مولا علی در مسجدکوفه بسی
گاه می گوید ز قرآن و گهی بر مردمان
می شود تفسیر قرآن، می دهد علم لدن
می کند تدریس مولا بر کمیل و دیگران
هست مسجد پایگاه درس و علم و معرفت
می کند حضرت سخنرانی برای کو
.
باسمه تعالی
اما کن مقدس
مسجد کوفه
غزل۴
چارمین مسجد که مشهور است بین شیعیان
مسجد کوفه است از بین مساجد در جهان
هفت محراب است درمسجد محل سجده گاه
بس وسیع است و بود آرامگاه سالکان
مسجد کوفه پس از بیت خدا، آدم بساخت
می کند ترمیم بعدا، چون علی در آن زمان
می رود مولا علی در مسجدکوفه بسی
گاه می گوید ز قرآن و گهی بر مردمان
می شود تفسیر قرآن، می دهد علم لدن
می کند تدریس مولا بر کمیل و دیگران
هست مسجد پایگاه درس و علم و معرفت
می کند حضرت سخنرانی برای کو
 
 
باسمه تعالیزنان بهشتیحضرت آسیهغزل۶
آسیه تنهاترین در کاخ ظلم و جور شاهپایداری کرد او بر باور و ایمان و راه
می کند مخفی مرامش را ز فرعون لعینهست او را اعتقاد محکمی در بارگاه
آسیه مانع شود از کشتن طفل صغیرگفت باشد باعث خیر و شود وی را پناه
بود او مادر برای حضرت موسی چنانتا بدیدش نور یزدان در جبین و در نگاه
همسر فرعون عبادت کرد مانند نبیگشت او یکتاپرست و دید موج خشم شاه
می کند فرعون گله از آسیه بر مادرشبلکه بنماید پشیمان یا که باز آید به راه
چ
.باسمه تعالی
احکام اسلامی
ربا
غزل۳
ربا باشد به معنای تجارت ، جنس یکسان
طلب کردن برای آن عمل، با سود چندان
ربا باشد گناهان کبیره، در شریعت
شود لعن خداوند جهان،هر کس کند آن
حرام است و بود جنگ بشر با حق تعالی
نتیجه کاملا مشهود باشد ،خسر و حرمان
خدا گوید بده قرض و مکن اجحاف هر گز
ببر اجرش ،اگر خواهی ثواب و نور یزدان
ربا دادن همانند گرفتن، هر دو نهی است
بود مذموم در ادیان و مذهب، همچو قرآن
کند محروم خود را از لذایذ در دو عالم
زند صدمه به مردم، در پی
 
 
باسمه تعالینیایشدعای توسلغزل۱
شفیع و هادی پیر و جوان از جور وخسرانحسین ابن علی گردیده سالار  شهیدان
مقام اولیا و انبیا در راس هستی استتوسل کن که آنها جلوه ای از نور و ایمان
رفیع است و بلند و مرتفع هم جای آنهامحبت بر ائمه در دل و در قلب انسان
بود چندین دعا در نحوه و نام توسلروایت ها شده ذکر از نبی و از امامان
ائمه جانشین و حجت حق بر زمین اندتوسل جو که منجی بشر هستند هر آن
دعای دیگران در حق انسان مستجاب استائمه پاک و معصوم اند، تو سل کن به آنا
.باسمه تعالی
احکام اسلامی
ربا
غزل۴
گفتند که این بهره ی بانکی است ربا نیست
به به چه کلامی ، که از آن هیچ ابا نیست
مردم همه درگیر ربا گشته به یک نحو
احسنت به این شیوه ی تدبیر، گدا نیست
با نام خدا، دین خدا، محو نمودند
بگذار کنند هر چه توانند ، بها نیست
در وقت مناجات، اسیر دل خویشند
به به چه حالی و هوایی که خدا نیست
در وقت عبادت،همگی فکر ریایند
به به چه حالی و صلاتی،که صفا نیست
در راه و روش،مشی غلط پیش گرفتند
از حقه و هر حیله گری هیچ ابا نیست
جمعی ز
فلسفه آیینه ی جهان نما است جام جم است.در حقیقت جهانی هم درون ماست و برای دیدن این جهان باید به حکمت روى بیاوریم.باید حیرت زده شویم تا محو تماشای خود شویم. امام حکما افلاطون چنین گفته است که: فلسفه منحصراً با حیرت آغاز می شود، و معلم اول ارسطو نیز گفته است که اعجاب و حیرت است که مردم را به سوی حکمت سوق می دهد.مولانا نیز چنین سروده است:
 ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئیوی آینهٔ جمال شاهی که توئیبیرون ز تو نیست هرچه در عالم هستدر خود بطلب هر آنچه خواهی ک
.باسمه تعالی
چهل حدیث
تقوای الهی
غزل۶
مى رود ایمان و تقوا، در پی هر هرزگی
کبر و انواع حسد، آتش زند بر زندگی
اهل تقوا مردمانی صادق و شب زنده دار
نیست آنان را تکبر، در عمل افتادگی
هست تقوا چون لباسی، بر روان آدمی
بهترین توشه بود تقوا برای زندگی
هر که دوری می کند از نفس دون ،او متقی است
روح و جان باشد امان، در پرتوی سازندگی
هست تقوا چون دژی مستحکم و سدی عظیم
باز دارد آدمی را از گنه ، واماندگی
شستشوی روح ما دانی نماز است و دعا
راه تقوا پیشه کن ، پره
 
 
سمه‌ تعالییاران پیغمبرمالک اشترغزل۵
می رود بهر صدرات ، تیغ بران خدامالک اشتر بود، همراه و یار مرتضی
می کنند مسموم وی را، ناکثین در بین راهلیک میثاقش بماند، خط و مشی اولیا
می کند دعوت مردم را، به بیعت با علیمی کنند تبعید او را، یاور شمس الهدی
می شود در شام تبعید و سپس شهر دگرمی پذیرد دعوت مردم، امیر و مقتدا
والی کوفه بگردد، با قیام کوفیانمی شود بر پا عدالت، از قدوم اوصیا
می زند دشمن دو دست مرتضی را در نبردچون که عمار است و مالک، در مصاف اشق
شاعر بیت:
من نگویم مرا از قفس آزاد کنید
قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید
اگر قبل از سرودن این بیت در باغی
که من دیروزکار میکردم بود هیچ
وقت  این بیت رو نمی سرود
ازبس که باغ شلوغ و شلخته ای بود
با درختان هرس نکرده،نه
میتونستی توش درست و حسابی
راه بری نه میتونستی نردبان رو
راحت جا به جا کنی خلاصه خیلی
دلگیر و نفس گیر و خسته کننده بود
باسمه تعالیچلچراغقصیده ۱۳تکیه بر دنیامکن تکیه بر عقل تنها،  بشرشود موجب کبر و اندوه و شراگرعقل تنها شود رهنمانبینی تو حق را ورای نظرشود موجب خسر هر آدمیاگر تکیه گاهش به اموال و زربه مقصد رسد هر که دارد خداهدایت کند خلق را در سفرمکن تکیه برمنصب و قدرتتاگر می توانی ز آن کن حذرنکرده وفا بر کسی تا کنونبود سخت این امتحان بر بشرشوی خوار گر تکیه بر آن کنیکه  باشد فریبنده و پر خطرچو تقوا نباشد مرو سوی آندر این فتنه تقوا بباشد سپراگر خدمت خلق و مردم
باسمه تعالی
اولیای الهی
حضرت خدیجه
غزل۵
ای خدیجه، حامی قرآن و دین انبیا
مادر زهرای اطهر، همنشین مصطفی
بانوی فرزانه و ام الفضائل گشته ای
صاحب فهم و کمالی،عامل جود و سخا
با سخاوت های تو ، دین نبی پاینده شد
حامی دین خدائی، هر زمان و هر کجا
مادر ام الائمه باشی ای بانوی پاک
دامنت گل پرور است و او بود خیر النسا
اولین زن در پذیرای رسالت بوده ای
شاهد غم ها تو بودی، همره بدر الدجی
رسم باشد سن زن کمتر ز مرد است در عرب
فضل و تقوایت سبب شد تا که گردی همنوا
ت
.باسمه تعالی
چهل حدیث
پایداری
غزل ۶
مردم کوفه نمودند دعوت از خون خدا
لیک در وقت عمل ، تنها بماند مقتدا
می کند یزدان شرایط را چنان در زندگی
تا که گویی نیست فرد و حامی ما جز خدا
گر مصیبت یا غمی آید مشو افسرده حال
چونکه آن باشد تو را یک آزمون و اعتلا
سخت باشد در ره یزدان بمانی پایدار
بین قیام و دعوت یاران ، زمین کربلا
در وفا و عهد و پیمان با خدا اقدام کن
نقض عهد با ولایت، موجب رنج و بلا
پایداری و لجاجت در ره باطل خطاست
موجب انواع شر است و بگردی مبتلا
 
 
باسمه تعالییاران پیغمبر عمارغزل۱
داد احمد این بشارت را به عمار سلیمقاتلت از یاغیان باشند در جنگی عظیم
او بود همراه احمد در تمام غزوه هابعد احمد می کند بیعت ز مولای علیم 
دعوت اسلام را لبیک می گوید نخستمی کند یاری امام و حجت حق را حمیم
گفت احمد در خصوص ابن یاسر اینچنیناو بود بر حق و حق با او بود بی شک و بیم
او ندارد بیعتی بعد از محمد ، جز علیشیعه ی اثنی عشر باشد،عمار حلیم
او بود حامی مولا، در تمام طول عمرترک دنیا می کند، با عمر طولانی زعیم
م
بهانه هر نوشتن من سلام
به بهانه تولد منِ دیگری! من، در جایی دیگر! من در تو! توء من!دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم               
دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم    
دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدارم    
دوستتدارم              دوستتدارم              دوستتدار
.باسمه تعالی
امور اجتماعی
رمز پیروزی
غزل۲
رمز پیروزی جلای نفس ، از آلودگی است
پاکی نفس از پلیدیها درون زندگی است
استقامت در هدف،کار مداوم با تلاش
موجب پیروزی انسان و رفع خستگی است
گر شود توام به ایمان و توکل بر خدا
یاری حق را به دنبال و نهایت بندگی است
گر شکستی پیش آید در مصاف دشمنان
با درایت بررسی کن، باعث سازندگی است
نیست ما را هیچ اندوهی بجز تکلیف حق
او دهد پاداش ما را، پس چرا افسردگی است
تا توانی در اطاعت از خدا تسلیم باش
چون اطاعت موجب افز
 
 
اسمه تعالینیایشدعای فرجغزل۳
بود امید و امداد الهی بر رعایاشود آن چاره ای بر مشکلات و بر بلایا
بخواهند یاری از آل علی و حجت حقبدنبال فرج هستند مردم ،هر کجایا
اطاعت کن ز مولا و ولی در عصر غیبترفیع است جایگاه بی مثالش در سجایا
بخوانند از برای اذن یزدان در قیامشکه تعجیلی شود اندر ظهورش از عطایا
فرج باشد رهایی از غم و اندوه و هر یاسقرائت می شود در سختی و رنج و بلایا
سبب گردد رهایی و نجات ابن احمدبیاموزد امام و مقتدایش در وقایا 
رهایی و گشایش در
تحقیق سروده های زنان شاعر اندلس فرمت فایل دانلودی: .zipفرمت فایل اصلی: docxتعداد صفحات: 165حجم فایل: 269 کیلوبایت قیمت: 7500 تومان
توضیحات:دانلود پایان نامه کارشناسی ارشد رشته ادبیات با موضوع سروده های زنان شاعر اندلس، در قالب فایل word و در حجم 165 صفحه.چکیده:

اندیشه تألیف این موضوع زمانی
در فکرم شکل گرفت که احساس نمودم بررسی حرکت و جنبش ادبی زنان اندلس نیاز بیشتری به
تحقیق و پژوهش دارد. بنابراین این موضوع یعنی «سروده­ های زنان شاعر اندلس» را
برای ر
 
 
  از بیمارستان که بیرون زدم تا سر خیابان و ایستگاه اتوبوس پیاده رفتم. ظهر بود و مردم از هر نوع و سنی در خیابان بودند. یک روشنایی ملایم در هوا پخش بود. چشمم به میوه‌فروشی پشت ایستگاه افتاد. به قفسه انارهای نسبتا کوچک که بالایش با یک مقوای کوچک و نوشته رویش معرفی‌شان کرده بود: انار دانه سیاه شیراز. نمیدانم چه شد، یک آن مزه انار به دهانم آمد. نمیدانم برای کی بود ولی انگار طعم بچگی میداد. اتوبوس رسید ولی اتوبوس مورد نظر من نبود. منتظر ایستادم. د
پس از رونمایی مدل مفهومی و برقی i4، بی‌ام‌و لوگوی خود را با تغییراتی نسبت به قبل، معرفی کرد. نشان تجاری جدید، حالتی تخت و دوبعدی و فاقد نوار سیاه‌رنگ خواهد داشت.
بنر ::‌ مهمان شوطی سال‌های اخیر، بسیاری از شرکت‌های تجاری بزرگ دنیا، مثل اپل و گوگل نیز لوگوی خود را از حالت سه‌بعدی به نمای تخت و دو‌بعدی تغییر داده‌اند. این اتفاق، سال گذشته برای فولکس‌واگن نیز رخ داد.
نشان تجاری بی ام و تغییر کرد
نشان تجاری بی‌ام‌و با حذف دایره‌ی سیاه‌رنگ،
 
 
باسمه تعالییاران پیغمبرمقدادغزل۳
گفت پیغمبر پیام نور مطلق ذوالجلالدر خصوص حب جمعی، صاحب شأن و جلال
می نماید نام آنها را، پیمبر این چنینهست مقداد و ابوذر ، مظهر صد ها خصال
همره سلمان و مولا ، می کند تاکید حقچون نمی خواهند آنان، ذلت و ظلم و ظلال
گفت صادق در خصوص ابن اسود اینچنیندر مقام هشتم ایمان و فهم است و خیال
او نگوید فاطمه قبرش کجا مخفی بودمی کند تشییع وی را، می برد بهر وصال
هست پیوندی ورا ، با دخت عموی نبیچونکه احمد دید وی را صاحب درک
پی دی اف کتاب «شرح و ترجمه قصیده تائیه دعبل خزاعی» تالیف علامه محمد باقر مجلسی قدس الله روحه الشریف
قصیده تائیه دعبل بن علی خزاعی رضوان الله علیه، معروف به مدارس آیات، بلندترین شعر دعبل خزاعی شاعر شیعی قرن دوم و سوم در ستایش اهل بیت علیهم السلام و بیان فضائل، خلافت، ولایت و مصائب ایشان سروده است. او این شعر را در محضر امام رضا علیه السلام خواند و امام رضا علیه السلام از شعر او تمجید کردند و به او پاداش دادند.
لینک دانلود
شبیه زلزله در سینه ام چه غوغایی ستدوباره حرف قلم والهی و شیدایی ستشبیه غنچه عشقی که در شکوفایی ستهوای این دل بی خود شده تماشایی ستتمام قلب من امشب شده پر از احساسفضای سینه معطر شده از عطر یاسدلی نمانده برایم ، چه دلبری آمد!رقیب دُرٌ و گرانمایه گوهری آمدبرای ارض و سما ماه انوری آمدصدای پای قدم های دختری آمدبرای ختم رسل از خدا چه اعطایی ست!که نازدانه و بی حد و حصر ، بابایی ستسرور سینه و تاج نگین خاتم اوستبلند مرتبه بانوی هر دو عالم اوستتمام معن
شبیه زلزله در سینه ام چه غوغایی ستدوباره حرف قلم والهی و شیدایی ستشبیه غنچه عشقی که در شکوفایی ستهوای این دل بی خود شده تماشایی ستتمام قلب من امشب شده پر از احساسفضای سینه معطر شده از عطر یاسدلی نمانده برایم ، چه دلبری آمد!رقیب دُرٌ و گرانمایه گوهری آمدبرای ارض و سما ماه انوری آمدصدای پای قدم های دختری آمدبرای ختم رسل از خدا چه اعطایی ست!که نازدانه و بی حد و حصر ، بابایی ستسرور سینه و تاج نگین خاتم اوستبلند مرتبه بانوی هر دو عالم اوستتمام معن
ادامه تفسیر بیت اول گلشن راز شیخ محمود شبستری رحمه الله علیه
بنام آنکه جان را فکرت آموختچراغ دل به نور جان برافروخت
روشن شد که جان انسان دارای فکرت است، تفاوت نفس آدمی با جان سایر جانوران، همین است که نفس انسان ناطقه است و دارای فکرت است. و این فصل ممیزی است که انسان را از سایر حیوانات متمایز کرده است. در واقع همین فصل خاص انسان، آدمی را خلیفه و اشرف مخلوقات کرده است. این فکرت نور جان است. این نور جان، که در حقیقت همان فکرت است، دل را روشن می کن
.باسمه تعالی
امور اجتماعی
ازدواج
غزل۳

می کند احمد سفارش، جملگی در ازدواج
می شود احسن تکامل، بندگی در ازدواج
هست کفویت همان درک مقابل هرجهت
آن تداوم می دهد هر زندگی در ازدواج
می شود شیرین اگر هم کفو باشد همسرت
می دهد احمد بشارت رستگی در ازدواج
لازم است کفویت افراد در قبل از نکاح
آن تداوم می دهد هر زندگی در ازدواج
در مقابل نهی کرده ، مردمان را از طلاق
می شود جمعی دچار ماندگی در ازدواج
رزق می گردد دو چندان،گر شود جاری نکاح
نیست ممدوح و روا آزرد
.   باسمه تعالی
چهل حدیث
عدل و انصاف
غزل ۴
مردم بیچاره را یاری کن و کاهل نباش
در تجارت در امانت، خاطی و غافل  نباش
تا توانی یاور بیچارگان باش و ضعیف
گر ندارد مال و ثروت، شاکی و نازل نباش
صرف کن مال و منالت، در ره قرآن و دین
دور کن دلبستگی را، دائما مایل نباش
تا توانی کن تو احسان و مکن کار خلاف
چون رضای حق تعالی باشد و سائل نباش
در مصاف دیگران پرهیز از اجحاف کن
در عدالت عامل و از بندگی غافل نباش
مال دنیا را کسی با خود نبرده تا کنون
بهر فردایت بکن کا
 
باسمه تعالینیایشزیارت عاشوراغزل۲
گفت باقر این زیارت را برای مسلمینلعن کرده ظالمین و غاصبین و ناکثین
بر شمارد ظلم ها را بر ولایت این دعاخوانده گردد روز عاشورا و ایام حزین
شیعیان بر صحت آن می کنند اصرار هامی شود تاکید بر راه حسین و نفی کین
اجر و پاداش قرائت بس مهم است و عظیمتوصیه گردد زیارت بر عموم و مومنین
آل مروان و زیاد و خانمان ظلم و جورمی شوند لعنت بر آنها، تا قیامت در زمین
مهدی موعود آید، منتقم باشد امامنیست رأفت از برای مارقین و قاتلی
هوالجمیل
سه شعر در مدح حضرت جواد الائمه
به نقل از کتاب کوثریه، سروده حقیر
من گدای امام جوادم
زائر زار باب المرادم ....
==========
رضا چون شد شهید از راه کینه
جوادش ناخدا شد در سفینه......
==========
و ترکیب بند جام توسل
لحظه ها عطر تغزل می دهند
عاشقان را طبع بلبل می دهند.....
=============
بقیه در ادامه مطلب
ادامه مطلب
مریض می شود این دل ، تو را صدا نکندپس استغاثه برای شفا چرا نکند ؟تمام فیض عوالم دخیل خانه ی توستخدا به غیر درت بنده را گدا نکندبه وقت درد و محن کاملا یقین دارمبه غیر فاطمه آن را کسی دوا نکندپناهگاه سه بیچاره و یتیم و اسیرچگونه حاجت دل خسته را روا نکند ؟تباه می شوم و عاقبت به شر قطعااگر میان قنوتش مرا دعا نکندبرات کرب و بلا دست اوست پس احدیسفر بدون جوازش به کربلا نکنداگر برای حسینش دلت گرفت و گریستبه صبح روز قیامت تو را رها نکندبه آن که حب سقیفه

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها